یکی از جذابترین و پرکاربردترین ابزارهای مالی یعنی اختیار معامله یا همان آپشن است. این ابزار مشتقه، به سرمایهگذاران و معاملهگران امکان میدهد با تحلیل دقیق، پیشبینی هوشمند و مدیریت ریسک، نه تنها سود بالقوه خود را افزایش دهند، بلکه در برابر نوسانات و افتهای بازار از سرمایه خود محافظت کنند.
خواه در ابتدای مسیر سرمایهگذاری باشید، خواه یک معاملهگر باتجربه در بازار بورس ایران، آکادمی آپشنیست به شما کمک خواهد کرد تا با تسلط بر مفاهیم اختیار معامله، تصمیمات هوشمندانهتری بگیرید و عملکرد مالی خود را ارتقا دهید. با ما همراه باشید و وارد دنیای هیجانانگیز و منعطف اختیار معامله شوید. دنیایی که در آن دانش، استراتژی و مدیریت ریسک، کلید موفقیت شماست.
آکادمی آپشنیست قصد دارد دنیای اختیار معامله را بهصورت گامبهگام و عملی بررسی کند. در این مسیر، مفاهیم پایهای شامل تعریف قراردادهای اختیار خرید و فروش، اجزای هر قرارداد و اصول قیمتگذاری ارائه خواهد شد. همچنین مباحث پیشرفتهتری مانند یونانیهای آپشن (Option Greeks)، تحلیل حساسیت قراردادها و استراتژیهای معاملاتی حرفهای نیز پوشش داده میشود.
آشنایی با مفاهیم پایه اختیار معامله
در این بخش با مفاهیم پایه اختیار معامله آشنا خواهید شد و ساختار اساسی این ابزار مالی، اجزای هر قرارداد و اصول اولیه کاربرد آن در بازارهای مالی بررسی خواهد شد. این مباحث پایه، نقطه شروعی برای درک عمیقتر و استفاده عملی از اختیار معامله است.
تعریف اختیار معامله (آپشن)
اختیار معامله (Option) قراردادی مالی است که به خریدار آن «حق» (ولی نه «اجبار») میدهد که یک دارایی پایه را در تاریخی مشخص یا قبل از آن، با یک قیمت ثابت از پیش تعیینشده، بخرد یا بفروشد. این دارایی پایه، که به آن زیربنا یا ابزار پایه نیز گفته میشود و ارزش آن به قیمت دارایی پایه مانند سهام، ارز، کالا یا شاخص وابسته است. اختیار معامله یک ابزار مشتقه است، که شامل سهام شرکتهای بورسی ایرانی مانند فولاد مبارکه، اهرم، ایران خودرو، شستا و … میباشد.
اجزای این تعریف را بهصورت ساده مورد بررسی قرار میدهیم:
- خریدار فقط «حق» دارد، نه اجبار.
- معامله دارایی با قیمت ثابت انجام میشود.
- این معامله در یک تاریخ مشخص یا قبل از آن صورت میگیرد.
تفاوت اختیار معامله (آپشن) با سهام
تفاوت اختیار معامله با سهام در چند بخش کلیدی خلاصه نمیشود. این دو ابزار مالی از نظر ماهیت، میزان ریسک، نوع بازدهی و حتی نحوه استفاده در بازار کاملاً متفاوت عمل میکنند. برای درک بهتر، باید بدانیم که سهام نشاندهنده مالکیت واقعی در یک شرکت است، در حالی که اختیار معامله تنها حق انجام یک خرید یا فروش در آینده را به معاملهگر میدهد و هیچ نوع مالکیتی ایجاد نمیکند.
مالکیت یا عدم مالکیت
زمانی که شما سهام میخرید، عملا صاحب بخشی از شرکت میشوید و همراه با سهم، حقوقی مانند دریافت سود نقدی یا حق رأی در مجامع به شما تعلق میگیرد. اما در اختیار معامله شما فقط یک «حق» در اختیار دارید. یعنی میتوانید در زمان مشخص، سهم را با قیمت از پیش تعیینشده بخرید یا بفروشید، اما مالک دارایی پایه نیستید.
سطح ریسک
ریسک سهام برابر با تغییرات کامل قیمت سهم است و ممکن است کل سرمایهای که برای خرید آن پرداخت شده از بین برود. اما در اختیار معامله میزان ریسک برای خریدار محدودتر است؛ چراکه حداکثر زیان تنها برابر با مبلغی است که برای خرید قرارداد پرداخت کرده است. این ویژگی باعث میشود اختیار معامله برای مدیریت ریسک گزینه بسیار مناسبی باشد. بعبارتی سهام برای مالکیت و سرمایهگذاری بلندمدت مناسب است، اما اختیار معامله ابزاری انعطافپذیر، اهرمی و زمانمحور برای معاملهگران است که بهدنبال مدیریت ریسک یا کسب سود سریعتر هستند.
سود و بازدهی
بازده سهام معمولا متناسب با میزان رشد قیمت آن است. یعنی رشد آرام، سود آرام و در مقابل کاهش شدید، زیان شدید. اما اختیار معامله یک ابزار اهرمی است. یعنی با سرمایه کم، امکان کسب سود بزرگتری وجود دارد. بطور مثال ممکن است با ۵ درصد تغییر قیمت سهم، ارزش اختیار معامله ۳۰ یا ۵۰ درصد رشد کند. این همان «اهرم طبیعی» در اختیار معامله است که سرمایهگذاران حرفهای از آن برای کسب بازدههای بالاتر استفاده میکنند.
وجود تاریخ سررسید
سهام یک دارایی بدون تاریخ انقضا است. هر زمان بخواهید میتوانید آن را نگه دارید، بفروشید یا افزایش دهید. اما اختیار معامله همیشه تاریخ سررسید دارد و پس از رسیدن به آن تاریخ، قرارداد کاملاً منقضی میشود. بنابراین زمان و کاهش ارزش زمانی (Time Decay) نقش بسیار مهمی در معاملات آپشن دارد.
کاربردها و اهداف سرمایهگذاری
سهام معمولا برای سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت، تشکیل سبد دارایی و مالکیت شرکت خریداری میشود. اما در اختیار معامله کاربردهای بسیار گستردهتری همچنون پوشش ریسک (Hedging)، سفتهبازی هوشمندانه، کاهش هزینه خرید سهم، کسب درآمد دورهای و ساخت استراتژیهای پیچیده مثل اسپردها، استرادل، پروانه و … وجود دارد. به همین دلیل اختیار معامله یک ابزار فوقالعاده منعطف و حرفهای محسوب میشود.
برای درک بهتر سازوکار اختیار معامله، آشنایی با دو مفهوم کلیدی یعنی موقعیتهای معاملاتی (لانگ و شورت) و انواع قراردادهای اختیار خرید و فروش (کال و پوت) ضروری است. هر معاملهگر باید بداند که ورود به یک موقعیت لانگ چه حقوقی ایجاد میکند و اتخاذ یک موقعیت شورت چه تعهداتی به همراه دارد. این مفاهیم پایه، مسیر انتخاب استراتژیهای حرفهای را روشن میکنند و به شما کمک میکنند تصمیمهای دقیقتری در بازار اختیار معامله بگیرید.
انواع قراردادهای اختیار معامله (کال و پوت) و نقش خریدار و فروشنده در بازار آپشن
در بازار اختیار معامله دو نوع قرارداد اصلی و پایهای وجود دارد که ساختار این ابزار مالی را شکل میدهد: اختیار خرید (Call) و اختیار فروش (Put). هر یک از این قراردادها به خریدار حق مشخصی میدهد، بدون اینکه او را مجبور به انجام معامله کند. پیش از ورود به مباحث پیشرفتهتر، لازم است ابتدا با این دو نوع اصلی اختیار معامله بهصورت دقیق و روشن آشنا شویم. در واقع، تمام استراتژیهای معاملاتی بر پایه همین دو دسته اصلی بنا شدهاند.
اختیار خرید (Call Option): حق خرید دارایی در قیمت مشخص
این قرارداد به خریدار این حق را میدهد که تا تاریخ سررسید، دارایی پایه را با قیمت مشخصی در آینده خریداری کند. بهعنوان مثال، اگر شما اختیار خرید سهام فولاد را با قیمت 600 تومان خریداری کنید و قیمت بازار به 800 تومان برسد، شما میتوانید از حق خود استفاده کرده و با سود خوبی سهم را دریافت کنید.
اختیار فروش (Put Option): حق فروش دارایی در قیمت مشخص
این قرارداد به خریدار این حق را میدهد که تازمان سررسید، دارایی پایه را با قیمت اعمال مشخصی در آینده به فروش برساند، حتی اگر قیمت آن دارایی در بازار کاهش یافته باشد. بهعنوان مثال، اگر شما اختیار فروش سهام خودرو را با قیمت 400 تومان خریدهاید و قیمت بازار به 300 تومان کاهش یابد، میتوانید سهم را با قیمت بالاتر بفروشید و از کاهش قیمت سود بگیرید.
تفاوت اصلی بین اختیار خرید و اختیار فروش (کال و پوت)
نقش خریدار در اختیار معامله چیست؟
در اختیار خرید (کال)، خریدار انتظار دارد قیمت سهم افزایش یابد و میخواهد سهم را با قیمت پایینتر بخرد. ولی در اختیار فروش (پوت)، خریدار انتظار دارد قیمت سهم کاهش یابد و میخواهد آن را با قیمت بالاتر بفروشد.
- خریدار کال، این حق را دارد که در صورت تمایل، دارایی پایه را با قیمت اعمال از فروشنده خریداری کند، اما هیچ الزامی برای خرید ندارد. اگر قیمت بازار بالاتر از قیمت اعمال باشد، میتواند از این قرارداد سود ببرد.
- خریدار پوت، این حق را دارد که در صورت تمایل، دارایی پایه را با قیمت اعمال به فروشنده بفروشد، اما هیچ الزامی برای فروش ندارد. اگر قیمت بازار پایینتر از قیمت اعمال باشد، میتواند از این قرارداد سود کند.
اما نقش فروشنده در اختیار معامله چیست؟
در مقابل خریداران، کسانی هستند که این قراردادها را میفروشند یا مینویسند (که به آنها Writer گفته میشود). آنها در ازای دریافت مبلغی به نام پریمیوم (Premium)، تعهداتی را میپذیرند.
- فروشندهی کال، موظف است در صورت اجرای قرارداد، دارایی پایه را با قیمت اعمال به خریدار تحویل بدهد اگر خریدار تصمیم به خرید بگیرد.
- فروشندهی پوت، موظف است در صورت اجرای قرارداد، دارایی پایه را از خریدار بخرد اگر خریدار تصمیم به فروش بگیرد. حتی اگر قیمت بازرا کاهش یافته باشد.
نکته مهم: فروشنده یا نویسنده یک قراداد اختیار معامله هیچ کنترلی روی زمان اجرای قرارداد و تصمیم خریدار برای اجرای قراداد ندارد. ممکن است خریدار میتواند اختیار خود را در هر زمان تا سررسید، به فروش برساند. با این حال، فروشنده میتواند پیش از اجرای قرارداد، موقعیت خود را با یک معامله معکوس (Buy to Close) ببندد. به شرط آنکه هنوز تسویه یا Assignment اتفاق نیفتاده باشد.
بطور کلی، اختیار معامله (آپشن) یک ابزار مالی دوطرفه است که هم خریداران و هم فروشندگان میتوانند با استراتژی مناسب از آن بهرهبرداری کنند. خریدار آپشن، در قبال پرداخت مبلغی به نام پریمیوم (Premium)، تنها حق انجام معامله را دارد و هیچ تعهدی برای اجرای آن ندارد.
بهعبارتدیگر، خریدار اختیار خرید یا فروش، میتواند تصمیم بگیرد که از حق خود استفاده کند یا اجازه دهد قرارداد بدون ارزش منقضی شود. در مقابل، فروشنده آپشن، موظف است در صورت اجرای قرارداد توسط خریدار، مفاد آن را دقیقا اجرا کند. به این معنا که در قرارداد اختیار خرید، باید دارایی پایه را تحویل دهد و در قرارداد اختیار فروش، موظف به خرید دارایی است.
از آنجایی که فروشنده همواره در معرض ریسک اجرای یکطرفه قرار دارد، مدیریت ریسک و پوشش زیان احتمالی برای او بسیار حیاتی است. با این حال، چه خریدار و چه فروشنده، هردو میتوانند پیش از سررسید قرارداد، موقعیت خود را ببندند. این کار از طریق انجام یک معامله معکوس (مثل Buy to Close برای فروشنده یا Sell to Close برای خریدار) صورت میگیرد و موجب میشود که طرفین از ادامه تعهدات قرارداد خارج شوند.
آشنایی با موقعیتهای معاملاتی اختیار معامله (لانگ و شورت)
در دنیای اختیار معامله، مفاهیم لانگ (Long) و شورت (Short) به موقعیتهای معاملاتی سرمایهگذار اشاره دارند و پایهایترین مفاهیم برای مدیریت ریسک و سوددهی هستند.
لانگ (Long) در اختیار معامله به معنای خرید یک قرارداد اختیار است. در واقع به معنی “خریدار اختیار” بودن، یعنی شما حق دارید، نه تعهد. انواع موقعیت لانگ:
- خرید قرارداد اختیار خرید (لانگ کال)
- خرید قرارداد اختیار فروش (لانگ پوت)
وقتی شما یک موقعیت لانگ اختیار خرید یا اختیار فروش باز میکنید، بهواقع حق دارید از افزایش یا کاهش قیمت دارایی پایه بهره ببرید، بدون اینکه ملزم به انجام معامله باشید. مزیت این موقعیت در اختیار معامله، محدود بودن ریسک به مبلغ پرداختی برای خرید قرارداد و امکان استفاده از اهرم مالی است.
شورت (Short) در اختیار معامله به معنای فروش یک قرارداد اختیار است. در این حالت شما تعهد دارید و باید در صورت درخواست خریدار، معامله را انجام دهید. انواع موقعیت شورت:
- فروش قرارداد اختیار خرید (شورت کال)
- فروش قرارداد اختیار فروش (شورت پوت)
در این موقعیت، شما در صورت درخواست خریدار، متعهد به خرید یا فروش دارایی پایه را خرید یا فروش کنید. موقعیت شورت درآمد ثابت اولیه ایجاد میکند، اما ریسک بالقوه آن در اختیار معامله میتواند نامحدود باشد، بنابراین مدیریت دقیق و انتخاب شرایط مناسب برای فروش قرارداد اهمیت بالایی دارد.
هر معاملهگر اختیار معامله باید ابتدا مفهوم لانگ و شورت را بهخوبی درک کند تا بتواند استراتژیهای خود را بر اساس انتظار از حرکت قیمت دارایی پایه، ریسکپذیری و اهداف سرمایهگذاری طراحی کند. برای درک بهتر این مفاهیم و آشنایی کامل با آنها به صفحه «مفاهیم پایه اختیار معامله» مراجعه کنید. در آن صفحه، هر موقعیت با مثال و توضیح ساده توضیح داده شده است تا مسیر یادگیری شما شفاف و کاربردیتر شود.
مثال کاربردی اختیار معامله، کال و پوت را در چند دقیقه یاد بگیرید
در این آموزش، با دو مثال بسیار ساده و واقعی در بازار ایران، مفاهیم اصلی اختیار معامله شامل اختیار خرید (Call)، اختیار فروش (Put)، لانگ و شورت را یاد میگیرید. برای جلوگیری از ابهام، ابتدا اختیار خرید (کال) را بررسی میکنیم و سپس سراغ اختیار فروش (پوت) میرویم.
سناریوی اختیار خرید (لانگ کال، شورت کال):
فرض کنید قیمت یک سهم در بازار، اکنون ۱۰۰٬۰۰۰ ریال معامله میشود. دو معاملهگر داریم:
- آقای الف خریدار اختیار خرید (لانگ کال)
- آقای ب فروشنده اختیار خرید (شورت کال)
مشخصات قرارداد:
- قیمت اعمال: ۱۰۰٬۰۰۰ ریال
- پرمیوم (قیمت آپشن): ۵٬۰۰۰ ریال
- سررسید: ۱ ماه
حالت 1: قیمت سهم در سررسید به ۱۱۰٬۰۰۰ ریال میرسد.
قرارداد اجرا میشود. دید خریدار، آقای الف اختیار خرید خود را اجرا کرده و سهم را با قیمت ۱۰۰٬۰۰۰ ریال میخرد و در بازار ۱۱۰٬۰۰۰ ریال میفروشد. سود خالص بعد از کسر پرمیوم، ۵٬۰۰۰ ریال است. در این حالت لانگ کال سود میکند.
دید فروشنده، آقای ب مجبور است سهم را با قیمت ۱۰۰٬۰۰۰ ریال به خریدار بفروشد. ضرر خالص بعد از پرمیوم ۵٬۰۰۰ ریال خواهد بود. در این حالت شورت کال زیان میکند.
حالت ۲: قیمت سهم در سررسید به ۹۵٬۰۰۰ ریال برسد.
قرارداد اجرا نمیشود. دید خریدار، آقای الف اختیار خود را استفاده نمیکند چون میتواند ارزانتر از بازار بخرد. زیان او همان پرمیوم ۵٬۰۰۰ ریال است. در این وضعیت لانگ کال زیان میکند.
دید فروشنده، آقای ب، چون قرارداد اجرا نشده، پرمیوم را بهعنوان سود نگه میدارد. در اینجا شورت کال سود میکند.
سناریوی اختیار فروش (لانگ پوت و شورت پوت):
فرض کنید قیمت یک سهم در بازار، اکنون ۱۰۰٬۰۰۰ ریال معامله میشود. دو معاملهگر داریم:
- آقای الف خریدار اختیار فروش (لانگ پوت)
- آقای ب فروشنده اختیار فروش (شورت پوت)
مشخصات قرارداد:
- قیمت اعمال: ۱۰۰٬۰۰۰ ریال
- پرمیوم: ۴٬۰۰۰ ریال
- سررسید: ۱ ماه
حالت 1: قیمت سهم در سررسید به ۹٬۰۰۰ریال میرسد.
قرارداد اجرا میشود. دید خریدار، آقای الف اختیار فروش خود را اجرا کرده و میتواند سهمی که ۹۰٬۰۰۰ میارزد را ۱۰۰٬۰۰۰ بفروشد. سود خالص، ۱۰٬۰۰۰ − ۴٬۰۰۰ = ۶٬۰۰۰ ریال است. در این جا لانگ پوت سود میکند.
دید فروشنده، آقای ب مجبور است سهم گرانتر از ارزش بازار بخرد. سهمی که ۹۰٬۰۰۰ ریال میارزد را ۱۰۰٬۰۰۰ ریال بخرد. ضرر خالص، ۱۰٬۰۰۰ − ۴٬۰۰۰ = ۶٬۰۰۰ ریال خواهد بود. در این وضعیت شورت پوت زیان میکند.
حالت 2: قیمت سهم در سررسید به ۱۰۷٬۰۰۰ریال میرسد.
قراداد اجرا نمیشود. دید خریدار فروش با ۱۰۰٬۰۰۰ منطقی نیست. ضرر خالص ۴٬۰۰۰ ریال (پرمیوم) است. لانگ پوت فقط پرمیوم را از دست میدهد.
دید فروشنده، برنده پرمیوم است، چون قرارداد اجرا نشده است. سود خالص برابر با ۴٬۰۰۰ ریال است. در این حالت شورت پوت سود میکند.
جمعبندی مفاهیم کال، پوت، لانگ و شورت در اختیار معامله

برای یادگیری کامل و جامع چهار موقعیت معاملاتی لانگ کال، شورت کال، لانگ پوت و شورت پوت و درک دقیق کاربرد هرکدام در بازار اختیار معامله، به صفحه آموزشی اختصاصی این مباحث مراجعه کنید. در آن صفحه، تمام این موقعیتها با مثالهای واقعی، نمودار سود و زیان، کاربردهای حرفهای و نکات مهم مدیریت ریسک توضیح داده شدهاند. مطالعه آن بخش به شما کمک میکند فراتر از مفاهیم پایه حرکت کنید و بتوانید بر اساس تحلیل بازار، بهترین موقعیت معاملاتی را انتخاب کنید. این صفحه یک منبع کامل برای تبدیل دانش پایه به مهارت عملی در بازار اختیار معامله است.
در بازار اختیار معامله، درک دقیق عناصر اصلی هر قرارداد، مثل قیمت اعمال (Strike Price) و پرمیوم (Option Premium)، برای تصمیمگیری درست معاملهگر حیاتی است. قیمت اعمال مشخص میکند که دارایی پایه با چه قیمتی خرید یا فروش خواهد شد و پرمیوم هزینهای است که خریدار برای بهدست آوردن حق خود میپردازد. شناخت این دو مفهوم، پایه تحلیل سود و زیان، مدیریت ریسک و طراحی استراتژیهای موفق در معاملات اختیار معامله است. در ادامه به بررسی جزئیات قیمت اعمال، پرمیوم و عوامل مؤثر بر آنها خواهیم پرداخت تا دیدگاهی جامع نسبت به این بخش حیاتی بازار به دست آورید.
قیمت اعمال (Strike Price) در اختیار معامله
در بازار اختیار معامله ، یکی از مفاهیم کلیدی، قیمت اعمال (Strike Price) است. این قیمت، عددی است که در قرارداد آپشن بهصورت دقیق مشخص شده و بر اساس آن معامله انجام خواهد شد در صورتی که خریدار تصمیم به اجرای اختیار بگیرد.
تعریف ساده: قیمت اعمال، همان قیمتی است که در قرارداد مشخص میشود و دارایی در آن قیمت معامله خواهد شد. این قیمت از قبل در قرارداد تعیین میشود و تغییر نمیکند، حتی اگر قیمت بازار بالا یا پایین برود. قیمت اعمال نقش حیاتی در تعیین سود یا زیان معاملهگر دارد. به زبان سادهتر اگر فرد اختیار خرید (Call Option) داشته باشد و قیمت بازار بالاتر از قیمت اعمال باشد، در موقعیت سود قرار میگیرد. و اگر اختیار فروش (Put Option) داشته باشد و قیمت بازار پایینتر از قیمت اعمال باشد، باز هم در سود خواهد بود.
برای مثال، فرض کنید شما اختیار خرید سهم خودرو را با قیمت اعمال 400 تومان خریداری کردهاید. اگر قیمت این سهم در بازار به 500 تومان برسد، شما میتوانید از حق خود استفاده کنید و سهم را با همان قیمت 400 تومان بخرید، در حالی که ارزش واقعی آن 500 تومان است. این یعنی 100 تومان سود به ازای هر سهم.
اما اگر قیمت سهم پایینتر از 400 تومان باقی بماند، شما میتوانید تصمیم بگیرید که قرارداد را اجرا نکنید و تنها مبلغی که برای خرید اختیار پرداخت کردهاید (پریمیوم) را از دست میدهید.
درک صحیح مفهوم قیمت اعمال در آپشن برای هر معاملهگری ضروری است. این قیمت، پایه تصمیمگیری برای اجرای یا عدم اجرای قرارداد است و نقش کلیدی در برنامهریزی، تحلیل سود و مدیریت ریسک دارد. چه تازهکار باشید و چه حرفهای، همیشه باید قیمت اعمال را با قیمت روز بازار مقایسه کرده و بر اساس آن استراتژی معاملاتی خود را تعیین کنید.
ریسک و پاداش در اختیار معامله
- ریسک خریدار: فقط به اندازهی پرمیوم (هزینه خرید قرارداد)
- ریسک فروشنده: نامحدود
- پاداش خریدار: بالقوه نامحدود
- پاداش فروشنده: فقط به اندازهی پرمیوم دریافتی
قیمت آپشن (پرمیوم) در قراردادهای اختیار معامله
در بازار اختیار معامله (آپشن)، خریدار چون یک حق ویژه دارد (بدون تعهد)، برای بهدست آوردن این امتیاز باید به فروشنده مبلغی مشخص پرداخت کند و امتیاز استفاده از حق را بهدست میآورد، این مبلغ پرمیوم (Option Premium) نام دارد.
از آنجایی که خریدار آپشن تعهدی برای اجرای قرارداد ندارد و صرفا یک حق در اختیار دارد، برای دریافت این امتیاز باید هزینهای بپردازد. این هزینه، بهایی است که بابت فرصت بالقوهی سودآوری در آینده پرداخت میشود.
در مقابل، فروشندهی آپشن با دریافت پرمیوم، تعهد مشخصی را پذیرا میشود. او در صورتی که قرارداد توسط خریدار اعمال شود، موظف به خرید یا فروش دارایی پایه خواهد بود. بنابراین، پرمیوم برای فروشنده نقش درآمد اولیه و برای خریدار، نقش هزینه سرمایهگذاری را ایفا میکند.
قیمت پرمیوم چگونه تعیین میشود؟
قیمت پرمیوم در بازار مقدار ثابتی نیست و در واکنش به عوامل مختلفی مانند نوسانات بازار، عرضه و تقاضا، و انتظارات معاملهگران دائما در حال تغییر است. هر قرارداد آپشن نتیجهی یک توافق دوطرفه بین خریدار و فروشنده است. زمانیکه خریدار مایل به پرداخت مبلغی مشخص و فروشنده مایل به دریافت همان مبلغ باشد، قرارداد بسته میشود و آن مقدار، قیمت پرمیوم در آن لحظه خواهد بود.
این فرآیند هر لحظه در بازار تکرار میشود و قیمتهای جدید بر اساس شرایط بازار شکل میگیرند. به همین دلیل، شناخت عوامل مؤثر بر پرمیوم و تحلیل آن یکی از اصول کلیدی در معاملات اختیار محسوب میشود.
پرمیوم آپشن از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
قیمت یک قرارداد اختیار معامله (Option Premium) از دو بخش اصلی به نامهای ارزش ذاتی و ارزش زمانی تشکیل میشود. هرچقدر زمان بیشتری تا تاریخ انقضا باقی مانده باشد و بازار فرصت بیشتری برای نوسان داشته باشد، ارزش زمانی بیشتر خواهد بود.
- ارزش ذاتی (Intrinsic Value): مبلغی که قرارداد واقعاً در سود است. نشاندهندهی سود واقعی قابل دستیابی در لحظه است. یعنی اگر قرارداد هماکنون اجرا شود، چه میزان سود حاصل خواهد شد. برای مثال، اگر اختیار خرید سهام فملی را با قیمت اعمال ۵۰۰ تومان داشته باشید و قیمت بازار هماکنون ۶۰۰ تومان باشد، ارزش ذاتی قرارداد برابر با ۱۰۰ تومان است. این مقدار همیشه مثبت یا صفر است و نمیتواند منفی باشد.
- ارزش زمانی (Time Value): اختلاف بین پرمیوم کلی و ارزش ذاتی. این بخش بیانگر احتمال سودآوری در آینده است. بعبارتی بخش دیگری از پرمیوم است که نشاندهندهی پتانسیل سودآوری قرارداد در آینده تا تاریخ انقضا است. حتی اگر یک قرارداد در حال حاضر فاقد ارزش ذاتی باشد، ولی زمان زیادی تا سررسید آن باقی مانده و نوسان بازار بالا باشد، همچنان ممکن است پرمیوم قابل توجهی داشته باشد. چرا که احتمال ورود قرارداد به ناحیه سود (In the Money) در آینده وجود دارد. هرچقدر مدتزمان بیشتری تا سررسید باقی مانده باشد و بازار نوسانات بیشتری داشته باشد، ارزش زمانی بالاتر خواهد بود. شناخت این دو مؤلفه، برای تصمیمگیری دقیق در خرید یا فروش قراردادهای آپشن، اهمیت زیادی دارد.
عوامل مؤثر بر قیمتگذاری آپشنها در بازار اختیار معامله
در بازار اختیار معامله، قیمت یک قرارداد آپشن (پرمیوم)، تحت تأثیر مجموعهای از عوامل قرار دارد. درک این عوامل به معاملهگران کمک میکند تا تحلیل دقیقتری نسبت به شرایط بازار داشته باشند و تصمیمات معاملاتی منطقیتری بگیرند. در ادامه، مهمترین فاکتورهای مؤثر بر قیمت اختیار معامله را بررسی میکنیم:
- عرضه و تقاضا در بازار آپشن: یکی از اولین و مهمترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت آپشنها، میزان عرضه و تقاضا برای آن قرارداد خاص است. وقتی تقاضا برای خرید یک آپشن خاص (مثلاً اختیار خرید سهم “خودرو”) افزایش یابد، قیمت پرمیوم بالا میرود. در مقابل، کاهش علاقهی بازار به آن قرارداد باعث افت قیمت خواهد شد. این مکانیزم دقیقاً مانند بازار سهام عمل میکند.
- وضعیت بازار بورس و شرایط اقتصادی: تحولات کلی بازار بورس ایران، سیاستهای اقتصادی دولت، نرخ بهره، نرخ ارز و دیگر شاخصهای کلان اقتصادی میتوانند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر ارزش قراردادهای آپشن تأثیر بگذارند. برای مثال، در شرایطی که بازار در وضعیت صعودی است، تمایل برای خرید اختیار خرید افزایش مییابد که این موضوع میتواند قیمت پرمیوم را بالا ببرد.
- رفتار گذشته و فعلی دارایی پایه: قیمت و نوسانات اخیر دارایی پایه (مثل سهام فملی، خودرو، شستا و…) نقش مهمی در قیمتگذاری اختیار معامله دارد. اگر یک سهم در گذشته نوسانات شدید یا روند مشخصی داشته باشد، احتمال ادامه آن روند در ذهن معاملهگران تأثیرگذار خواهد بود و در نتیجه، قیمت آپشن مرتبط با آن نیز تغییر خواهد کرد.
- نوسانپذیری (Volatility) دارایی پایه: نوسانپذیری یا ولتیلیتی (Volatility) یکی از فاکتورهای کلیدی در قیمتگذاری قراردادهای اختیار معامله است. هرچقدر نوسان قیمت یک سهم بیشتر باشد، احتمال اینکه قیمت در آینده از قیمت اعمال عبور کند بیشتر است. این یعنی قرارداد ممکن است وارد ناحیه سود (In the Money) شود. در نتیجه، پرمیوم آن نیز بهدلیل افزایش احتمال سوددهی، بالاتر خواهد بود.
تحلیل پرمیوم بر پایهی این متغیرها، یکی از ارکان اصلی موفقیت در معاملات اختیار معامله است.
ارزش واقعی قرارداد اختیار معامله چگونه تعیین میشود؟
در بازار اختیار معامله ارزش واقعی یا اقتصادی یک قرارداد آپشن برای خریدار یا فروشنده، ارتباط مستقیمی با احتمال سوددهی آن قرارداد دارد. در اصطلاح تخصصی این بازار، این موضوع با مفاهیمی مثل در سود (In the Money) و خارج از سود (Out of the Money) شناخته میشود.
- اگر شما اختیار خرید (Call Option) داشته باشید و قیمت فعلی سهام (مثلاً شستا) بالاتر از قیمت اعمال باشد، قرارداد شما در سود است. اما اگر قیمت بازار پایینتر از قیمت اعمال باشد، اختیار خرید شما خارج از سود تلقی میشود.
- در مورد اختیار فروش (Put Option) برعکس است. اگر قیمت فعلی بازار کمتر از قیمت اعمال باشد، اختیار فروش در سود است. اگر قیمت بازار بیشتر باشد، اختیار فروش شما بیارزش تلقی میشود.
- در صورتی که آپشن در زمان انقضا در سود نباشد، آن قرارداد معمولاً بهطور کامل بیارزش میشود و دارندهاش زیان پرمیوم پرداختی را متحمل خواهد شد.
بطور مثال در اختیار خرید، اگر شما سهمی مثل شستا را با قیمت اعمال ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید. قیمت فعلی این سهم در بازار ۱۴۰۰ تومان باشد، در این حالت قرارداد شما در سود است. چون شما میتوانید سهم را با قیمت پایینتری از بازار (۱۲۰۰ تومان) بخرید و با قیمت بالاتر بفروشید.
اما اگر قیمت بازار کمتر از ۱۲۰۰ تومان باشد (مثلاً ۱۰۰۰ تومان)، آنوقت قرارداد شما در وضعیت خارج از سود قرار دارد، چون خرید سهم در بازار ارزانتر از قیمت اعمال اختیار شماست. در نتیجه، اختیار خرید شما در آن لحظه فاقد ارزش ذاتی است.
در اختیار فروش، ماجرا دقیقا برعکس است. اگر اختیار فروش سهم فملی را با قیمت اعمال ۷۰۰ تومان در اختیار دارید و قیمت سهم در بازار ۶۰۰ تومان باشد، این قرارداد در سود است. چون میتوانید سهم را به قیمت بالاتری بفروشید (۷۰۰ تومان) در حالیکه قیمت واقعی آن در بازار کمتر است.
ولی اگر قیمت سهم در بازار ۷۵۰ تومان باشد، اختیار فروش شما خارج از سود تلقی میشود، چرا که فروش در بازار سود بیشتری دارد و اجرای اختیار بهصرفه نیست.
در صورتی که قرارداد آپشن شما تا تاریخ سررسید (Expiration Date) وارد سود نشود، معمولا بهطور کامل بیارزش میشود. در این حالت، خریدار آپشن متحمل زیان معادل پرمیوم پرداختی خواهد شد و فروشنده میتواند این پرمیوم را بهعنوان سود خود حفظ کند.
تاریخ انقضا در قرارداد اختیار معامله (Expiration Date)
یکی از عناصر کلیدی هر قرارداد اختیار معامله (آپشن)، تاریخ سررسید یا تاریخ انقضا آن است. این تاریخ، زمان مشخصی است که پس از آن، قرارداد دیگر معتبر نخواهد بود. بهعبارت سادهتر، اگر دارندهی اختیار خرید یا فروش تا این تاریخ از حق خود برای اجرای قرارداد استفاده نکند، آن قرارداد بهطور خودکار منقضی میشود و هیچگونه ارزشی نخواهد داشت. در این حالت فروش پرمیوم را بهعنوان سود نگه میدارد.
در قراردادهای آپشن، تاریخ انقضا نقش حیاتی در تصمیمگیری معاملهگر دارد. خریدار باید تا قبل از رسیدن این تاریخ، بررسی کند که آیا اجرای قرارداد برایش سودآور خواهد بود یا نه. در صورتی که خریدار تصمیم بگیرد از حق خود استفاده نکند، قرارداد منقضی شده و از بین میرود.
نکته مهم اینجاست که در چنین حالتی، فروشندهی آپشن (اختیار)، مبلغی که در ابتدا بهعنوان پریمیوم دریافت کرده را بهطور کامل بهعنوان سود برای خود حفظ میکند. زیرا هیچ تعهدی برای اجرای قرارداد انجام نشده است. این ویژگی باعث شده تا تاریخ انقضا، به یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک و زمانبندی معاملات آپشن تبدیل شود.
دیدگاه خریداران و فروشندگان
- خریدار اختیار خرید (Call): دیدگاه صعودی دارد؛ انتظار دارد قیمت دارایی بالا برود.
- خریدار اختیار فروش (Put): دیدگاه نزولی دارد؛ انتظار دارد قیمت دارایی پایین بیاید.
- فروشنده اختیار خرید: دیدگاه نزولی یا خنثی دارد؛ میخواهد قیمت دارایی کاهش یابد یا ثابت بماند.
- فروشنده اختیار فروش: دیدگاه صعودی یا خنثی دارد؛ انتظار دارد قیمت افزایش یابد یا ثابت بماند.
نکته جالب: احتمال سود خریدار کال در صورتیکه قیمت فقط افزایش یابد، حدود ۱/۳ است، اما احتمال سود فروشندهی کال در صورتیکه قیمت کاهش یابد یا ثابت بماند، حدود ۲/۳ است.
ارزش ذاتی و زمانی در اختیار معامله
در بازارهای مالی، قیمت هر قرارداد اختیار معامله از دو بخش مهم ارزش ذاتی و ارزش زمانی تشکیل میشود. این دو مفهوم، اساس قیمتگذاری آپشنها را تشکیل میدهند و بدون درک آنها نمیتوان تصمیم معاملهگری درستی گرفت. در حقیقت، بر خلاف سهام که ارزش آن فقط به قیمت بازار وابسته است، در اختیار معامله قیمت قرارداد شامل ارزش حال و ارزش احتمالی آینده است. ارزش ذاتی ارتباط مستقیم با وضعیت فعلی بازار دارد، در حالی که ارزش زمانی نشاندهنده انتظار و احتمال بازار نسبت به آینده است.
ارزش ذاتی (Intrinsic Value)
ارزش ذاتی یک ارزش واقعی و قابل لمس است، و بخشی از قیمت آپشن است که همین لحظه قابل نقد شدن است. یعنی اگر همین الان قرارداد را اعمال کنید، چه مقدار سود قطعی به دست میآورید؟
به همین دلیل به ارزش ذاتی ارزش واقعی یا ارزش قابل تبدیل به پول میگویند. ارزش ذاتی فقط زمانی وجود دارد که قرارداد در سود (In The Money) باشد.
- ارزش ذاتی در اختیار خرید (Call Option): یک کال زمانی ارزش ذاتی دارد که قیمت دارایی پایه بالاتر از قیمت اعمال باشد.
ارزش ذاتی Call = قیمت دارایی – قیمت اعمال
اگر قیمت دارایی کمتر از قیمت اعمال باشد، ارزش ذاتی برابر صفر خواهد بود.
- ارزش ذاتی در اختیار فروش (Put Option): یک پوت زمانی ارزش ذاتی دارد که قیمت دارایی پایه پایینتر از قیمت اعمال باشد.
ارزش ذاتی Put = قیمت اعمال – قیمت دارایی
اگر قیمت دارایی بالاتر باشد، ارزش ذاتی برابر صفر است.
ویژگیهای مهم ارزش ذاتی
- هیچوقت منفی نمیشود.
- در لحظه قابل اندازهگیری است.
- به زمان تا سررسید وابسته نیست.
- فقط به اختلاف قیمتها وابسته است.
- هرچه قرارداد بیشتر داخل سود باشد، ارزش ذاتی بیشتر است.
ارزش زمانی (Time Value)
ارزش زمانی مهمترین بخش قیمت اختیار معامله برای تحلیل پیشرفته است. این ارزش نشاندهنده میزان احتمال سودآوری آینده قرارداد است، نه سود فعلی آن. بازار برای فرصت پول میپردازد. بنابراین حتی اگر قرارداد هیچ ارزش ذاتی نداشته باشد، ممکن است قیمت آن بالا باشد چون احتمال دارد در آینده وارد سود شود.
ارزش زمانی = قیمت کل قرارداد اختیار معامله – ارزش ذاتی
اگر ارزش ذاتی برابر صفر باشد، آنگاه تمام قیمت آپشن برابر با ارزش زمانی میشود.
چرا ارزش زمانی وجود دارد؟
چند عامل مهم باعث میشود معاملهگران برای امکان و فرصت پول بدهند.
- هرچه زمان بیشتری تا سررسید باقیمانده باشد، احتمال تغییر قیمت نیز بیشتر میشود و ارزش زمانی بالاتر میرود.
- داراییهایی که زیاد نوسان میکنند، آینده غیرقابل پیشبینیتری دارند. بعبارتی احتمال رسیدن به سود بیشتر میشود و بنابراین ارزش زمانی بیشتر خواهد شد.
- در بازارهای پرریسک یا شرایط اقتصادی مبهم، ارزش زمانی افزایش مییابد.
- اگر قرارداد خاصی مورد توجه معاملهگران قرار بگیرد، ارزش زمانی آن به طور طبیعی افزایش پیدا میکند.
کاهش ارزش زمانی (Time Decay)
ارزش زمانی با گذشت زمان کاهش پیدا میکند. این پدیده را کاهش ارزش زمانی یا تتا میگویند. مهمترین عامل ضرر خریداران آپشن است. روند کاهش ابتدا آرام است و نزدیک به سررسید سریع و انفجاری خواهد بود. خریداران آپشن از گذر زمان ضرر میکنند و فروشندگان آپشن از گذر زمان سود میبرند. بنابراین در استراتژیهای حرفهای اختیار معامله، معاملهگر باید بداند:
آیا میخواهد از زمان سود ببرد یا متضرر شود؟
چرا درک ارزش ذاتی و زمانی برای معاملهگران آپشن ضروری است؟
- تشخیص گران یا ارزانی قرارداد: گاهی یک آپشن هیچ ارزش ذاتی ندارد اما ارزش زمانی بسیار بالا دارد و خرید آن اشتباه است.
- انتخاب بهترین زمان خرید و فروش: وقتی بدانیم ارزش زمانی چگونه کاهش مییابد، زمانبندی معاملات بسیار حرفهایتر میشود.
- ساخت استراتژیهای سودآور: معاملهگران حرفهای از اختلاف ارزش زمانی بین آپشنها برای ساخت اسپردها، استرادلها و کاندرها استفاده میکنند.
- مدیریت ریسک: شناخت اینکه کدام بخش از قیمت آپشن از زمان و کدام از ارزش ذاتی تشکیل شده، ریسک پوزیشن را کاملا مشخص میکند.
- تشخیص ITM, ATM, OTM: این سه مفهوم تماما وابسته به ارزش ذاتی هستند و بر استراتژی معاملهگر اثر میگذارند.
انواع آپشن و سبک اجرای آن در بازار اختیار معامله
در بازار اختیار معامله، قراردادها یا آپشنها بر اساس ویژگیها و نحوه اجرای حق، به چند دسته اصلی تقسیم میشوند. آشنایی با این انواع، پایهایترین گام برای هر معاملهگری است که میخواهد تصمیمات هوشمندانه و استراتژیک اتخاذ کند.
- آپشن آمریکایی: آپشن آمریکایی به دارنده این حق را میدهد که در هر زمان قبل از تاریخ سررسید، قرارداد خود را اجرا کند. این انعطافپذیری بیشتر، معمولاً باعث میشود که پرمیوم آپشن آمریکایی بالاتر از سایر انواع باشد، زیرا اختیار استفاده در هر زمان مزیت قابل توجهی برای سرمایهگذار ایجاد میکند.
- آپشن اروپایی: برخلاف آپشن آمریکایی، در آپشن اروپایی تنها در تاریخ سررسید امکان استفاده از قرارداد وجود دارد. این سبک اجرای محدودتر باعث میشود ریسک و فرصت معاملهگر در طول عمر قرارداد دقیقاً در همان روز سررسید مشخص شود. نکته مهم در بازار ایران این است که بیشتر قراردادهای اختیار معامله، از نوع اروپایی هستند و بنابراین فقط در روز سررسید قابل اجرا هستند.
- آپشن کال و پوت: بر اساس نوع معامله، آپشنها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
اختیار خرید (Call Option): به دارنده حق خرید دارایی پایه با قیمت مشخص (قیمت اعمال) را میدهد.
اختیار فروش (Put Option): به دارنده حق فروش دارایی پایه با قیمت اعمال را میدهد.
- آپشن شاخص و آپشن روی کالا و ارز:
آپشن شاخص (Index Options): این قراردادها بر اساس شاخصهای بازار مانند شاخص کل بورس تعریف میشوند و به معاملهگر اجازه میدهند از نوسانات کلی بازار سود کسب کنند.
آپشن روی کالا و ارز: برای مدیریت ریسک قیمت کالاها (مثل طلا، نفت و …) و ارزهای خارجی استفاده میشوند و ابزار مهمی برای پوشش ریسک و برنامهریزی مالی شرکتها و سرمایهگذاران حرفهای هستند.
با درک این تقسیمبندیها و نحوه اجرای آپشنها، معاملهگر میتواند موقعیتهای مناسب برای خرید یا فروش اختیار معامله را شناسایی کند، ریسکها را مدیریت کند و از فرصتهای سودآوری در بازار بهره ببرد. شناخت دقیق نوع آپشن، سبک اجرای آن و کاربردهای مختلف آن، نقطه آغاز برای طراحی استراتژیهای موفق در اختیار معامله است.
جمعبندی و اصطلاحات کلیدی
آپشن یک ابزار مالی قدرتمند و منعطف است که با سرمایه کمتر میتوان بازدهی بالا و مدیریت هوشمند ریسک داشت. یادگیری و استفاده صحیح از آپشن، میتواند سرمایهگذاری شما را به سطح حرفهای ارتقا دهد.
درک دقیق مفاهیم پایهای مانند قیمت اعمال، تاریخ سررسید، و نوع دارایی پایه برای هر فردی که قصد ورود به بازار اختیار معاملات را دارد ضروری است. این اطلاعات به معاملهگران کمک میکند تا با برنامهریزی بهتر و مدیریت ریسک مؤثرتر در این بازار فعالیت کنند. در این فصل، اصطلاحاتی را یاد گرفتیم که پایهی مفاهیم پیشرفتهتری مانند یونانیها و استراتژیهای آپشن هستند. مهمترین آنها عبارتاند از:
- اختیار خرید (Call Option): حق خرید دارایی در آینده با قیمت مشخص
- اختیار فروش (Put Option): حق فروش دارایی در آینده با قیمت مشخص
- موقعیت خرید (Long Position): خرید یک آپشن
- موقعیت فروش (Short Position): فروش یک آپشن
- قیمت اعمال (Strike Price): قیمت توافقشده برای خرید یا فروش دارایی
- قیمت دارایی پایه (Underlying Price): قیمت فعلی دارایی در بازار
- آپشن آمریکایی: قابل اجرا در هر لحظه تا تاریخ انقضا
- آپشن اروپایی: فقط قابل اجرا در روز سررسید
نظرات کاربران